میلاد ابراهیمیان آزاد شد
بر حسب اخبار دریافتی میلاد ابراهیمیان از زندان اوین آزاد شده ، اما متاسفانه هیچ گونه تماسی با هیچ یک از دوستان خود نگرفته است.تلفن منزلش را پاسخ نمی دهد و موبایل هایش همچنان خاموش هستند. پست های ارسال شده میلاد ابراهیمیان در فیس بوک شخصی اش حذف شده اند و تنها یک اسم و یک پروفایل خالی بر جای مانده است.
میلاد عزیز ، دوست خوبم ، آزادیت مبارک
بهترین ها را برایت آرزومندم
آیا میلاد ابراهیمیان آزاد شده است؟
سه ماه پیش میلاد ابراهیمیان توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی اش بازداشت شده و به اوین منتقل گردید.
چند روز پیش خبری مبنی بر آزادی وب در سایت گزارشگران حقوق بشر منتشر گردید. اما همچنان خبری از او در دست نیست. این خبر هنوز مورد تایید بسیاری از خبررسانی ها قرار نگرفته و حتی دوستان نزدیک وب نیز از او کاملاً بی خبر هستند.
سایت گزارشگران حقوق بشر:
http://rhairan.in/prisoners/?p=1611
از کسانی که به نحوی می توانند اطلاعی از او بدست آوردند خواهشمندم این خبر را تایید تا تکذیب کنند.
شعری به یاد میلاد ابراهمیان - زندانی سیاسی
گرددسرزمین ابری من ! پیک بارانت کجاست؟
نغمه جانبخش مرغان بهارانت کجاست؟
دشت ما دشت شهیدانست و گل ها سر به خاک
در چنین پاییز ، سعی لاله کارانت کجاست؟
خانه ها خاموش و ، دل ها تنگ و ، صحرا در سکوت
شیهه اسبان و گلبانگ سوارانت کجاست؟
تا پرستوی خیالم بال و پر شوید در آب
موج نرم تن نواز چشمه سارانت کجاست؟
از گلوی کبک ها هم بر نمی خیزد خروش
شادی شور افکنان کوه سارانت کجاست؟
نقش زشتی را نیارم دید ، زیبایی چه شد؟
خامه معجزگر صورت نگارانت کجاست؟
تا مگر چشمم بیاساید شبی در باغ خواب
لای لای مهربان جویبارانت کجاست؟
خنده بر لب هایمان نقشی ندارد سال هاست
بر غم ما ، های های تلخ بارانت کجاست؟
نغمه جانبخش مرغان بهارانت کجاست؟
دشت ما دشت شهیدانست و گل ها سر به خاک
در چنین پاییز ، سعی لاله کارانت کجاست؟
خانه ها خاموش و ، دل ها تنگ و ، صحرا در سکوت
شیهه اسبان و گلبانگ سوارانت کجاست؟
تا پرستوی خیالم بال و پر شوید در آب
موج نرم تن نواز چشمه سارانت کجاست؟
از گلوی کبک ها هم بر نمی خیزد خروش
شادی شور افکنان کوه سارانت کجاست؟
نقش زشتی را نیارم دید ، زیبایی چه شد؟
خامه معجزگر صورت نگارانت کجاست؟
تا مگر چشمم بیاساید شبی در باغ خواب
لای لای مهربان جویبارانت کجاست؟
خنده بر لب هایمان نقشی ندارد سال هاست
بر غم ما ، های های تلخ بارانت کجاست؟
تقدیم به تمامی مبازان راه آزادی از جمله میلاد ابراهیمیان رفیقی که سه ماه است در اوین به سر می برد.
تقدیم به میلاد ابراهیمیان - رفیق در بند
ای روزگار گرگ صفت ، ای گراز پیر!
دندان خونچکان پر از خشم خویش را -
بر بازوان من -
تا بن فرو ببر.
من مرد عجز و ناله و الحاح نیستم.
خصمانه تر بزن!
استاده ام دلیر
من مرد استقامت و امّید و شادی ام
من کوه آهنم.
امّا تو بدسگال ندانی که کیستم!
با مشت آهنین -
بر سینه ام بکوب
گر بشکنی به زیر لگد استخوان من -
بر آن سرم که شاد -
مغرور و سر بلند -
در صحنه نبرد به مردی بایستم
گر برکشی زبان مرا از درونِ حلق -
آهی نمی کشم
تا بر نهم به سینه تو داغ آه را !
کِی دیده ای که من ز مصیبت گریستم؟
من پیش رنج ، قامت خود خم نمی کنم
تا باشدم نفس-
با عشق و شور ، همسفر زندگیستم
گر ناله برکشم -
جز بی نوای پستِ فرومایه چیستم؟!
ای روزگار پیر !
من بر شکست پست تو تن در نمی دهم
اینک منم دلیر.
در اوج افتخار
چون صخره ، استوار.
چون ابر ، سربلند.
چون کوه ، پایدار.
در عمر ، لحظه ای به حقارت نزیستم.
هان ، ای درنده گرگ!
هان ، ای گزنده مار !
هان ، ای لهیب صاعقه استخوان فروز
بشکن ، بشکن ، بسوز!
من پیشتاز قافله استقامتم.
من مرد عجز و ناله و الحاح نیستم!
تقدیم به همه مبارزان سیاسی در بند...
دندان خونچکان پر از خشم خویش را -
بر بازوان من -
تا بن فرو ببر.
من مرد عجز و ناله و الحاح نیستم.
خصمانه تر بزن!
استاده ام دلیر
من مرد استقامت و امّید و شادی ام
من کوه آهنم.
امّا تو بدسگال ندانی که کیستم!
با مشت آهنین -
بر سینه ام بکوب
گر بشکنی به زیر لگد استخوان من -
بر آن سرم که شاد -
مغرور و سر بلند -
در صحنه نبرد به مردی بایستم
گر برکشی زبان مرا از درونِ حلق -
آهی نمی کشم
تا بر نهم به سینه تو داغ آه را !
کِی دیده ای که من ز مصیبت گریستم؟
من پیش رنج ، قامت خود خم نمی کنم
تا باشدم نفس-
با عشق و شور ، همسفر زندگیستم
گر ناله برکشم -
جز بی نوای پستِ فرومایه چیستم؟!
ای روزگار پیر !
من بر شکست پست تو تن در نمی دهم
اینک منم دلیر.
در اوج افتخار
چون صخره ، استوار.
چون ابر ، سربلند.
چون کوه ، پایدار.
در عمر ، لحظه ای به حقارت نزیستم.
هان ، ای درنده گرگ!
هان ، ای گزنده مار !
هان ، ای لهیب صاعقه استخوان فروز
بشکن ، بشکن ، بسوز!
من پیشتاز قافله استقامتم.
من مرد عجز و ناله و الحاح نیستم!
تقدیم به همه مبارزان سیاسی در بند...
اتهام فله ای ارتباط با مجاهدین خلق
تاملی درباره ایراد اتهام فله ای ارتباط با مجاهدین خلق:
سال توهم مضاعف ، اتهام افکنی مضاعف!
به نظر میرسد دامنه توهمات مقامات و نیروهای امنیتی ایران نسبت به فعالین حقوق بشری و دانشجویان معترض هر روز گسترده تر میشود: در حالی که با گذشت قریب به یکسال پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی ایران با وارد کردن اتهام « تبانی بر ضد امنیت کشور » و اقدام علیه امنیت ملی بسیاری از اعضای نهادهای مدنی دفاع از حقوق زنان، کودکان و زندانیان را روانه زندان اوین کرده است و قریب به اکثریت آنها را با ایراد اتهام تلاش برای براندازی نرم و ارتباط با نهادهای خارجی از جمله بنیاد سوروس تحت شدید ترین فشارها قرار داده است؛ از اسفند ماه سال گذشته و با آغاز دستگیری فله ای خبرنگاران و گزارشگران حقوق بشری ایران در عملیات موسوم به *مقالبه با پروژه براندازی سایبر * که منجر به بازداشت حدود شصت نفر از خبرنگاران و رابطین کانون مدافعان حقوق بشر شده است، رسانه های وابسته به دستگاههای امنیتی همچون روزنامه جوان ، خبرگزاری فارس و صد البته صدا و سیمای دولتی ایران در تبلیغات گسترده خود می کوشند « ارتباط با سازمان مجاهدین خلق » و « سازماندهی و برنامه ریزی اغتشاشات خیابانی با هماهنگی سازمان » را اتهام اصلی متهمان دستگیر شده در این پرونده ذکر کنند و با ایجاد فضای روانی خاص در افکار عمومی وداستان سرایی از ارتباطات به زعم آنها مستمر و هدفمند میان کانون مدافعان حقوق بشر و رهبران مجاهدین خلق زمینه پرداختن به وضعیت افراد بازداشت شده در این رابطه را محدود و هزینه دفاع از متهمان پروژه را برای وکلا و دیگر فعالین حقوقی افزایش دهند.
این در حالیست که اخبار رسیده از وضعیت متهمان دستگیر شده در عملیات نیروهای امنیتی ایران در زندان اوین و بخش اندرزگاه یک متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نگرانی اعضای خانواده و دوستان آنها را نسبت به سلامتی آنها به طور روزافزون افزایش می دهد و برخی از این افراد تا کنون حتی از تماسهای تلفنی چند دقیقه ای با اعضای خانواده خود محروم بوده اند؛ از جمله این افراد می توان از میلاد ابراهیمیان نام برد که پس از بازداشت بی سر و صدایش در روز یازدهم اسفند ماه در یکی از سلول های انفرادی قسمت 2 - الف اندرزگاه نگهداری می شود و به گفته یکی از زندانیانی که به تازگی از اندرزگاه یک به بند عمومی منتقل شده است، طی دو ماه گذشته دست کم سه مرتبه مورد ضرب و شتم کارکنان این بند قرار گرفته است و در پی یکی از موارد ضرب و شتم در هفته های اخیر به بهداری نیز منتقل شده است.
این در حالیست که اخبار رسیده از وضعیت متهمان دستگیر شده در عملیات نیروهای امنیتی ایران در زندان اوین و بخش اندرزگاه یک متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نگرانی اعضای خانواده و دوستان آنها را نسبت به سلامتی آنها به طور روزافزون افزایش می دهد و برخی از این افراد تا کنون حتی از تماسهای تلفنی چند دقیقه ای با اعضای خانواده خود محروم بوده اند؛ از جمله این افراد می توان از میلاد ابراهیمیان نام برد که پس از بازداشت بی سر و صدایش در روز یازدهم اسفند ماه در یکی از سلول های انفرادی قسمت 2 - الف اندرزگاه نگهداری می شود و به گفته یکی از زندانیانی که به تازگی از اندرزگاه یک به بند عمومی منتقل شده است، طی دو ماه گذشته دست کم سه مرتبه مورد ضرب و شتم کارکنان این بند قرار گرفته است و در پی یکی از موارد ضرب و شتم در هفته های اخیر به بهداری نیز منتقل شده است.
۱. در خصوص میلاد ابراهیمیان تا کنون کمترین اطلاعات منتشر شده است و با توجه به اینکه وی طی سال های اخیر تحت ذره بین نیروهای امنیتی و از جمله حفاظت اطلاعات ناجا قرار داشت و در روز بازداشت نیز پیش از مراجعه نیروهای وابسته به پلیس امنیت در تماسی تلفنی با فردی از احتمال بازداشت خود مطلع شده بود، برخی از دوستان وی این احتمال را میدهند که میلاد طی چند سال گذشته تحت فشار نیروهای امنیتی مجبور به همکاری با برخی از نهادهای اطلاعاتی شده و در واقع یکی از گزارش کنندگان فعالیت های مدافعان حقوق بشر بوده است!
۲.اما طی روزهای اخیر ادعای وابستگی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محدود به بازداشت شدگان اسفند ماه کانون مدافعان حقوق بشر نمانده است؛ چنانکه طی روزهای اخیر برخی از سایت ها و وبلاگ های وابسته به نیروهای امنیتی ایران کوشیده اند « شیوا نظرآهاری » را نیز به ارتباط با این سازمان متهم کنند و در این بین از تبلیغات برخی نیروهای نفوذی خود میان فعالین سیاسی نیز بهره می گیرند!
گفتنی است پس از اینکه در دوم اردیبهشت ماه سالجاری بازپرسی امنیت مستقر در زندان اوین با «اخذ آخرین دفاعیات» از شیوا نظرآهاری اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات ۱۳ آبان و ۱۶ آذر» را به این فعال حقوق بشر تفهیم کرد، هیچگونه مدرکی دال بر ارتباط وی با سازمان ارائه نشده بود و از همین رو شهرزاد کریمان در واکنش به فضاسازی نیروهای امنیتی در این زمینه با اشاره به شایعه پراکنی و اتهام زنی برخی از رسانه های حامی دولت نسبت به دخترش می گوید :"هیچ سند و مدرکی مبنی بر ارتباط شیوا با سازمان وجود ندارد و متاسفانه کسانی که تریبون و فدرت دارند به خود اجازه می دهند هر اتهامی را متوجه دیگران از جمله فرزند من بکنند و ما نیز امیدی به هیچ محکمه ای نداریم که بتوانیم نزد آن شکایت بریم و شکایت مان را تنها نزد خدا خواهیم برد." مادر شیوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر همچنین می گوید "شیوا در حوادث پس از انتخابات برای دومین بار است که بازداشت شده است .دخترم همچنان روحیه ای کاملا قوی دارد و می گوید مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی اش این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداخته اند" شیوا می گوید "من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق !"
۳.از سوی دیگر در روز 21 فروردین ماه سال گذشته و هنگامیکه محمد مصطفایی وکیل میلاد فدایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد تهران جنوب به دلیل طولانی شدن دوره بازداشت وی درخواست تبدیل قرار در جهت آزادی وی تا زمان برگزاری دادگاه را ارائه نمود دادستانی با تبدیل قرار بازداشت وی به وثيقه یا کفالت موافقت نکرده و به طور ضمنی دلیل این امر را وجود مدارکی جدید دال بر ارتباط وی با سازمان عنوان کرده بودند! این مساله نیز در حالی عنوان می شود که اتهام اولیه او «ارتباط با منافقین» بود که پس از مدتی به «تبلیغ علیه نظام» تبدیل شد و تنها مستند بازجویان میلاد فدایی در این خصوص ارتباط وی با پایگاه اینترنتی آژانس ایران خبر بوده است که آن نیز قابل اثبات نبوده و در این زمینه کارشناسان امنیتی به شکلی ویژه میکوشند با توجه به شرایط سنی فدایی، با تمدید بازداشت موقت وی را وادار به اعترافات غیر واقعی کنند و مستمسکی برای حذف و سرکوبی دانشجویان مرتبط با وی در اتحادیه تشکل های دانشگاه آزاد بیابند!
۴. در مجموع می توان گفت دایره اتهام زنی مسئولین و نهادهای امنیتی ایران علیه فعالین جنبش دانشجویی و تلاشگران دفاع از حقوق بشر در ایران به مرحله ای رسیده است که برای توجیه برخوردها و فشارهای بی حد و اندازه خود بر آنها و سرپوش گذاشتن بر فشارهای روحی و جسمی علیه این فعالین ناگزیر از ایراد اتهامات بی پایه ای چون * ارتباط با مجاهدین خلق * به آنان هستند و این به روشنی میرساند که همان میزان که اساس ایراد اتهام اغتشاش و براندازی به منتقدین سیاستهای نظام برخواسته از توهمات سریالی درباره بروز براندازی نرم وانقلاب مخملی بوده است، فضاسازی های جدید نیز ناشی از مضاعف شدن توهمات مسئولین امنیتی است و نمی توان برای ادعاهای جدید در این زمینه ارزش و اعتباری قائل شد؛ به ویژه که سوابق فعالیت های سیاسی نمونه هایی از افراد قرار گرفته تحت این اتهام به روشنی نشان میدهد که کسانی چون میلاد ابراهیمیان ، میلاد فدایی و شیوا نظرآهاری اساسا به دلیل اعتقاد به ضرورت تلاش برای صیانت از حقوق انسانی فعالیت در نهادهای مدنی و حقوق بشری را پی گرفته اند که تناسبی با اهداف و منش سازمان مجاهدین خلق نداشته است!
اما یک نکته را شاید بتوان در تناسب میان روش جدید نیروهای امنیتی ایران با نام گذاری سال ۸۹ توسط سید علی خامنه ای یافت که سال جدید را سال همت مضاعف و کار مضاعف نامیده بود: اگر ایراد اتهام فاله ای و تشدید فشار بر دانشجویان و فعالین حقوق بشری با بهانه ارتباط با مجاهدین خلق را نیز در راستای همت و کار مضاعف نیروهای امنیتی بدانیم؛ میتوان گفت سال ۸۹ سال برای نیروهای امنیتی ایران سال توهم مضاعف ، اتهام افکنی مضاعف است!
این در حالیست که اخبار رسیده از وضعیت متهمان دستگیر شده در عملیات نیروهای امنیتی ایران در زندان اوین و بخش اندرزگاه یک متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نگرانی اعضای خانواده و دوستان آنها را نسبت به سلامتی آنها به طور روزافزون افزایش می دهد و برخی از این افراد تا کنون حتی از تماسهای تلفنی چند دقیقه ای با اعضای خانواده خود محروم بوده اند؛ از جمله این افراد می توان از میلاد ابراهیمیان نام برد که پس از بازداشت بی سر و صدایش در روز یازدهم اسفند ماه در یکی از سلول های انفرادی قسمت 2 - الف اندرزگاه نگهداری می شود و به گفته یکی از زندانیانی که به تازگی از اندرزگاه یک به بند عمومی منتقل شده است، طی دو ماه گذشته دست کم سه مرتبه مورد ضرب و شتم کارکنان این بند قرار گرفته است و در پی یکی از موارد ضرب و شتم در هفته های اخیر به بهداری نیز منتقل شده است.
۱. در خصوص میلاد ابراهیمیان تا کنون کمترین اطلاعات منتشر شده است و با توجه به اینکه وی طی سال های اخیر تحت ذره بین نیروهای امنیتی و از جمله حفاظت اطلاعات ناجا قرار داشت و در روز بازداشت نیز پیش از مراجعه نیروهای وابسته به پلیس امنیت در تماسی تلفنی با فردی از احتمال بازداشت خود مطلع شده بود، برخی از دوستان وی این احتمال را میدهند که میلاد طی چند سال گذشته تحت فشار نیروهای امنیتی مجبور به همکاری با برخی از نهادهای اطلاعاتی شده و در واقع یکی از گزارش کنندگان فعالیت های مدافعان حقوق بشر بوده است!
۲.اما طی روزهای اخیر ادعای وابستگی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محدود به بازداشت شدگان اسفند ماه کانون مدافعان حقوق بشر نمانده است؛ چنانکه طی روزهای اخیر برخی از سایت ها و وبلاگ های وابسته به نیروهای امنیتی ایران کوشیده اند « شیوا نظرآهاری » را نیز به ارتباط با این سازمان متهم کنند و در این بین از تبلیغات برخی نیروهای نفوذی خود میان فعالین سیاسی نیز بهره می گیرند!
گفتنی است پس از اینکه در دوم اردیبهشت ماه سالجاری بازپرسی امنیت مستقر در زندان اوین با «اخذ آخرین دفاعیات» از شیوا نظرآهاری اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات ۱۳ آبان و ۱۶ آذر» را به این فعال حقوق بشر تفهیم کرد، هیچگونه مدرکی دال بر ارتباط وی با سازمان ارائه نشده بود و از همین رو شهرزاد کریمان در واکنش به فضاسازی نیروهای امنیتی در این زمینه با اشاره به شایعه پراکنی و اتهام زنی برخی از رسانه های حامی دولت نسبت به دخترش می گوید :"هیچ سند و مدرکی مبنی بر ارتباط شیوا با سازمان وجود ندارد و متاسفانه کسانی که تریبون و فدرت دارند به خود اجازه می دهند هر اتهامی را متوجه دیگران از جمله فرزند من بکنند و ما نیز امیدی به هیچ محکمه ای نداریم که بتوانیم نزد آن شکایت بریم و شکایت مان را تنها نزد خدا خواهیم برد." مادر شیوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر همچنین می گوید "شیوا در حوادث پس از انتخابات برای دومین بار است که بازداشت شده است .دخترم همچنان روحیه ای کاملا قوی دارد و می گوید مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی اش این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداخته اند" شیوا می گوید "من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق !"
۳.از سوی دیگر در روز 21 فروردین ماه سال گذشته و هنگامیکه محمد مصطفایی وکیل میلاد فدایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد تهران جنوب به دلیل طولانی شدن دوره بازداشت وی درخواست تبدیل قرار در جهت آزادی وی تا زمان برگزاری دادگاه را ارائه نمود دادستانی با تبدیل قرار بازداشت وی به وثيقه یا کفالت موافقت نکرده و به طور ضمنی دلیل این امر را وجود مدارکی جدید دال بر ارتباط وی با سازمان عنوان کرده بودند! این مساله نیز در حالی عنوان می شود که اتهام اولیه او «ارتباط با منافقین» بود که پس از مدتی به «تبلیغ علیه نظام» تبدیل شد و تنها مستند بازجویان میلاد فدایی در این خصوص ارتباط وی با پایگاه اینترنتی آژانس ایران خبر بوده است که آن نیز قابل اثبات نبوده و در این زمینه کارشناسان امنیتی به شکلی ویژه میکوشند با توجه به شرایط سنی فدایی، با تمدید بازداشت موقت وی را وادار به اعترافات غیر واقعی کنند و مستمسکی برای حذف و سرکوبی دانشجویان مرتبط با وی در اتحادیه تشکل های دانشگاه آزاد بیابند!
۴. در مجموع می توان گفت دایره اتهام زنی مسئولین و نهادهای امنیتی ایران علیه فعالین جنبش دانشجویی و تلاشگران دفاع از حقوق بشر در ایران به مرحله ای رسیده است که برای توجیه برخوردها و فشارهای بی حد و اندازه خود بر آنها و سرپوش گذاشتن بر فشارهای روحی و جسمی علیه این فعالین ناگزیر از ایراد اتهامات بی پایه ای چون * ارتباط با مجاهدین خلق * به آنان هستند و این به روشنی میرساند که همان میزان که اساس ایراد اتهام اغتشاش و براندازی به منتقدین سیاستهای نظام برخواسته از توهمات سریالی درباره بروز براندازی نرم وانقلاب مخملی بوده است، فضاسازی های جدید نیز ناشی از مضاعف شدن توهمات مسئولین امنیتی است و نمی توان برای ادعاهای جدید در این زمینه ارزش و اعتباری قائل شد؛ به ویژه که سوابق فعالیت های سیاسی نمونه هایی از افراد قرار گرفته تحت این اتهام به روشنی نشان میدهد که کسانی چون میلاد ابراهیمیان ، میلاد فدایی و شیوا نظرآهاری اساسا به دلیل اعتقاد به ضرورت تلاش برای صیانت از حقوق انسانی فعالیت در نهادهای مدنی و حقوق بشری را پی گرفته اند که تناسبی با اهداف و منش سازمان مجاهدین خلق نداشته است!
اما یک نکته را شاید بتوان در تناسب میان روش جدید نیروهای امنیتی ایران با نام گذاری سال ۸۹ توسط سید علی خامنه ای یافت که سال جدید را سال همت مضاعف و کار مضاعف نامیده بود: اگر ایراد اتهام فاله ای و تشدید فشار بر دانشجویان و فعالین حقوق بشری با بهانه ارتباط با مجاهدین خلق را نیز در راستای همت و کار مضاعف نیروهای امنیتی بدانیم؛ میتوان گفت سال ۸۹ سال برای نیروهای امنیتی ایران سال توهم مضاعف ، اتهام افکنی مضاعف است!
سمیرا نصیری
بیانیه سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران
به نام خداوند جان و خرد
با فرا رسیدن بهار و نوروز باستانی، بسیاری از کوشندگان راه آزادی، دموکراسی و حقوق بشر همچنان در بند بسر می برند. از جمله این آزادگان دربند، هموند گرامی سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران، میلاد ابراهیمیان، است که به خاطر فعالیت های حقوق بشری در روز دوازدهم اسفند گذشته دستگیر و زندانی شده و هنوز در بند بسر می برد. ما قویا" خواستار آزادی تمامی زندانیان وجدان و سیاسی-عقیدتی هستیم و آزادی فوری و بی قید و شرط میلاد ابراهیمیان، و همچنین پیمان عارف که بی دلیل به زندان تعزیری محکوم شده، را خواهانیم؛ و بار دیگر هشدار می دهیم که حاکمیت با نادیده انگاشتن واقعیت های جاری کشور و اعمال خشونت های توجیه ناپذیر، به ویژه به نسل جوان و دانشگاهی، فقط کشور را به سوی هرج و مرج هدایت کرده و پایان خود را شتاب می دهد.
سازمان دانش اموختگان جبهه ملی ایران ، ششم فروردین
میلاد ابراهیمیان
نام و نام خانوادگی: میلاد ابراهیمیان
تاریخ بازداشت: 11 اسفندماه
محل بازداشت: منزل شخصی - تهران
سوابق: فعال دانشجویی و فعال حقوق بشر
محل نگهداری: بند 2 الف سپاه پاسداران زندان اوین
آخرین وضعیت حقوقی: قرار بازداشت موقت
اتهام: نامعلوم
تا آزادی میلاد ابراهیمیان
این وبلاگ جهت آزادی میلاد ابراهیمیان ایجاد گردیده و تا آزادی او به روز خواهد شد.
لطفاً در معرفی آن به دیگران بکوشید.
نيروهای امنيتی در نيمه شب ۱۱ اسفندماه همزمان با موج گسترده بازداشت فعالان حقوق بشر خاصه همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، به بازداشت ميلاد ابراهيميان، فعال حقوق بشر، فعال دانشجويی و مسئول سابق واحد تامين و اجرای اين مجموعه اقدام کردند.
نيروهای امنيتی با حضور در منزل میلاد ابراهیمیان و ضبط لوازم شخصی وی، بدون ارائه توضيح در خصوص دلايل بازداشت وی را با خود به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
نيروهای امنيتی با حضور در منزل میلاد ابراهیمیان و ضبط لوازم شخصی وی، بدون ارائه توضيح در خصوص دلايل بازداشت وی را با خود به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
اشتراک در:
پستها (Atom)