اتهام فله ای ارتباط با مجاهدین خلق

تاملی درباره ایراد اتهام فله ای ارتباط با مجاهدین خلق:


سال توهم مضاعف ، اتهام افکنی مضاعف!
به نظر میرسد دامنه توهمات مقامات و نیروهای امنیتی ایران نسبت به فعالین حقوق بشری و دانشجویان معترض هر روز گسترده تر میشود: در حالی که با گذشت قریب به یکسال پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی ایران با وارد کردن اتهام « تبانی بر ضد امنیت کشور » و اقدام علیه امنیت ملی بسیاری از اعضای نهادهای مدنی دفاع از حقوق زنان، کودکان و زندانیان را روانه زندان اوین کرده است و قریب به اکثریت آنها را با ایراد اتهام تلاش برای براندازی نرم و ارتباط با نهادهای خارجی از جمله بنیاد سوروس تحت شدید ترین فشارها قرار داده است؛ از اسفند ماه سال گذشته و با آغاز دستگیری فله ای خبرنگاران و گزارشگران حقوق بشری ایران در عملیات موسوم به *مقالبه با پروژه براندازی سایبر * که منجر به بازداشت حدود شصت نفر از خبرنگاران و رابطین کانون مدافعان حقوق بشر شده است، رسانه های وابسته به دستگاههای امنیتی همچون روزنامه جوان ، خبرگزاری فارس و صد البته صدا و سیمای دولتی ایران در تبلیغات گسترده خود می کوشند « ارتباط با سازمان مجاهدین خلق » و « سازماندهی و برنامه ریزی اغتشاشات خیابانی با هماهنگی سازمان » را اتهام اصلی متهمان دستگیر شده در این پرونده ذکر کنند و با ایجاد فضای روانی خاص در افکار عمومی وداستان سرایی از ارتباطات به زعم آنها مستمر و هدفمند میان کانون مدافعان حقوق بشر و رهبران مجاهدین خلق زمینه پرداختن به وضعیت افراد بازداشت شده در این رابطه را محدود و هزینه دفاع از متهمان پروژه را برای وکلا و دیگر فعالین حقوقی افزایش دهند.

این در حالیست که اخبار رسیده از وضعیت متهمان دستگیر شده در عملیات نیروهای امنیتی ایران در زندان اوین و بخش اندرزگاه یک متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نگرانی اعضای خانواده و دوستان آنها را نسبت به سلامتی آنها به طور روزافزون افزایش می دهد و برخی از این افراد تا کنون حتی از تماسهای تلفنی چند دقیقه ای با اعضای خانواده خود محروم بوده اند؛ از جمله این افراد می توان از میلاد ابراهیمیان نام برد که پس از بازداشت بی سر و صدایش در روز یازدهم اسفند ماه در یکی از سلول های انفرادی قسمت 2 - الف اندرزگاه نگهداری می شود و به گفته یکی از زندانیانی که به تازگی از اندرزگاه یک به بند عمومی منتقل شده است، طی دو ماه گذشته دست کم سه مرتبه مورد ضرب و شتم کارکنان این بند قرار گرفته است و در پی یکی از موارد ضرب و شتم در هفته های اخیر به بهداری نیز منتقل شده است.
۱. در خصوص میلاد ابراهیمیان تا کنون کمترین اطلاعات منتشر شده است و با توجه به اینکه وی طی سال های اخیر تحت ذره بین نیروهای امنیتی و از جمله حفاظت اطلاعات ناجا قرار داشت و در روز بازداشت نیز پیش از مراجعه نیروهای وابسته به پلیس امنیت در تماسی تلفنی با فردی از احتمال بازداشت خود مطلع شده بود، برخی از دوستان وی این احتمال را میدهند که میلاد طی چند سال گذشته تحت فشار نیروهای امنیتی مجبور به همکاری با برخی از نهادهای اطلاعاتی شده و در واقع یکی از گزارش کنندگان فعالیت های مدافعان حقوق بشر بوده است!

۲.اما طی روزهای اخیر ادعای وابستگی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محدود به بازداشت شدگان اسفند ماه کانون مدافعان حقوق بشر نمانده است؛ چنانکه طی روزهای اخیر برخی از سایت ها و وبلاگ های وابسته به نیروهای امنیتی ایران کوشیده اند « شیوا نظرآهاری » را نیز به ارتباط با این سازمان متهم کنند و در این بین از تبلیغات برخی نیروهای نفوذی خود میان فعالین سیاسی نیز بهره می گیرند!
گفتنی است پس از اینکه در دوم اردیبهشت ماه سالجاری بازپرسی امنیت مستقر در زندان اوین با
«اخذ آخرین دفاعیات» از شیوا نظرآهاری اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات ۱۳ آبان و ۱۶ آذر» را به این فعال حقوق بشر تفهیم کرد، هیچگونه مدرکی دال بر ارتباط وی با سازمان ارائه نشده بود و از همین رو شهرزاد کریمان در واکنش به فضاسازی نیروهای امنیتی در این زمینه با اشاره به شایعه پراکنی و اتهام زنی برخی از رسانه های حامی دولت نسبت به دخترش می گوید :"هیچ سند و مدرکی مبنی بر ارتباط شیوا با سازمان وجود ندارد و متاسفانه کسانی که تریبون و فدرت دارند به خود اجازه می دهند هر اتهامی را متوجه دیگران از جمله فرزند من بکنند و ما نیز امیدی به هیچ محکمه ای نداریم که بتوانیم نزد آن شکایت بریم و شکایت مان را تنها نزد خدا خواهیم برد." مادر شیوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر همچنین می گوید "شیوا در حوادث پس از انتخابات برای دومین بار است که بازداشت شده است .دخترم همچنان روحیه ای کاملا قوی دارد و می گوید مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی اش این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداخته اند" شیوا می گوید "من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق !"

۳.از سوی دیگر در روز 21 فروردین ماه سال گذشته و هنگامیکه محمد مصطفایی وکیل میلاد فدایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد تهران جنوب به دلیل طولانی شدن دوره بازداشت وی درخواست تبدیل قرار در جهت آزادی وی تا زمان برگزاری دادگاه را ارائه نمود دادستانی با تبدیل قرار بازداشت وی به وثيقه یا کفالت موافقت نکرده و به طور ضمنی دلیل این امر را وجود مدارکی جدید دال بر ارتباط وی با سازمان عنوان کرده بودند! این مساله نیز در حالی عنوان می شود که اتهام اولیه او «ارتباط با منافقین» بود که پس از مدتی به «تبلیغ علیه نظام» تبدیل شد و تنها مستند بازجویان میلاد فدایی در این خصوص ارتباط وی با پایگاه اینترنتی آژانس ایران خبر بوده است که آن نیز قابل اثبات نبوده و در این زمینه کارشناسان امنیتی به شکلی ویژه میکوشند با توجه به شرایط سنی فدایی، با تمدید بازداشت موقت وی را وادار به اعترافات غیر واقعی کنند و مستمسکی برای حذف و سرکوبی دانشجویان مرتبط با وی در اتحادیه تشکل های دانشگاه آزاد بیابند!

۴. در مجموع می توان گفت دایره اتهام زنی مسئولین و نهادهای امنیتی ایران علیه فعالین جنبش دانشجویی و تلاشگران دفاع از حقوق بشر در ایران به مرحله ای رسیده است که برای توجیه برخوردها و فشارهای بی حد و اندازه خود بر آنها و سرپوش گذاشتن بر فشارهای روحی و جسمی علیه این فعالین ناگزیر از ایراد اتهامات بی پایه ای چون * ارتباط با مجاهدین خلق * به آنان هستند و این به روشنی میرساند که همان میزان که اساس ایراد اتهام اغتشاش و براندازی به منتقدین سیاستهای نظام برخواسته از توهمات سریالی درباره بروز براندازی نرم وانقلاب مخملی بوده است، فضاسازی های جدید نیز ناشی از مضاعف شدن توهمات مسئولین امنیتی است و نمی توان برای ادعاهای جدید در این زمینه ارزش و اعتباری قائل شد؛ به ویژه که سوابق فعالیت های سیاسی نمونه هایی از افراد قرار گرفته تحت این اتهام به روشنی نشان میدهد که کسانی چون میلاد ابراهیمیان ، میلاد فدایی و شیوا نظرآهاری اساسا به دلیل اعتقاد به ضرورت تلاش برای صیانت از حقوق انسانی فعالیت در نهادهای مدنی و حقوق بشری را پی گرفته اند که تناسبی با اهداف و منش سازمان مجاهدین خلق نداشته است!
اما یک نکته را شاید بتوان در تناسب میان روش جدید نیروهای امنیتی ایران با نام گذاری سال ۸۹ توسط سید علی خامنه ای یافت که سال جدید را سال همت مضاعف و کار مضاعف نامیده بود: اگر ایراد اتهام فاله ای و تشدید فشار بر دانشجویان و فعالین حقوق بشری با بهانه ارتباط با مجاهدین خلق را نیز در راستای همت و کار مضاعف نیروهای امنیتی بدانیم؛ میتوان گفت سال ۸۹ سال برای نیروهای امنیتی ایران سال توهم مضاعف ، اتهام افکنی مضاعف است!
ملی بسیاری از اعضای نهادهای مدنی دفاع از حقوق زنان، کودکان و زندانیان را روانه زندان اوین کرده است و قریب به اکثریت آنها را با ایراد اتهام تلاش برای براندازی نرم و ارتباط با نهادهای خارجی از جمله بنیاد سوروس تحت شدید ترین فشارها قرار داده است؛ از اسفند ماه سال گذشته و با آغاز دستگیری فله ای خبرنگاران و گزارشگران حقوق بشری ایران در عملیات موسوم به *مقالبه با پروژه براندازی سایبر * که منجر به بازداشت حدود شصت نفر از خبرنگاران و رابطین کانون مدافعان حقوق بشر شده است، رسانه های وابسته به دستگاههای امنیتی همچون روزنامه جوان ، خبرگزاری فارس و صد البته صدا و سیمای دولتی ایران در تبلیغات گسترده خود می کوشند « ارتباط با سازمان مجاهدین خلق » و « سازماندهی و برنامه ریزی اغتشاشات خیابانی با هماهنگی سازمان » را اتهام اصلی متهمان دستگیر شده در این پرونده ذکر کنند و با ایجاد فضای روانی خاص در افکار عمومی وداستان سرایی از ارتباطات به زعم آنها مستمر و هدفمند میان کانون مدافعان حقوق بشر و رهبران مجاهدین خلق زمینه پرداختن به وضعیت افراد بازداشت شده در این رابطه را محدود و هزینه دفاع از متهمان پروژه را برای وکلا و دیگر فعالین حقوقی افزایش دهند.

این در حالیست که اخبار رسیده از وضعیت متهمان دستگیر شده در عملیات نیروهای امنیتی ایران در زندان اوین و بخش اندرزگاه یک متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نگرانی اعضای خانواده و دوستان آنها را نسبت به سلامتی آنها به طور روزافزون افزایش می دهد و برخی از این افراد تا کنون حتی از تماسهای تلفنی چند دقیقه ای با اعضای خانواده خود محروم بوده اند؛ از جمله این افراد می توان از میلاد ابراهیمیان نام برد که پس از بازداشت بی سر و صدایش در روز یازدهم اسفند ماه در یکی از سلول های انفرادی قسمت 2 - الف اندرزگاه نگهداری می شود و به گفته یکی از زندانیانی که به تازگی از اندرزگاه یک به بند عمومی منتقل شده است، طی دو ماه گذشته دست کم سه مرتبه مورد ضرب و شتم کارکنان این بند قرار گرفته است و در پی یکی از موارد ضرب و شتم در هفته های اخیر به بهداری نیز منتقل شده است.
۱. در خصوص میلاد ابراهیمیان تا کنون کمترین اطلاعات منتشر شده است و با توجه به اینکه وی طی سال های اخیر تحت ذره بین نیروهای امنیتی و از جمله حفاظت اطلاعات ناجا قرار داشت و در روز بازداشت نیز پیش از مراجعه نیروهای وابسته به پلیس امنیت در تماسی تلفنی با فردی از احتمال بازداشت خود مطلع شده بود، برخی از دوستان وی این احتمال را میدهند که میلاد طی چند سال گذشته تحت فشار نیروهای امنیتی مجبور به همکاری با برخی از نهادهای اطلاعاتی شده و در واقع یکی از گزارش کنندگان فعالیت های مدافعان حقوق بشر بوده است!

۲.اما طی روزهای اخیر ادعای وابستگی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محدود به بازداشت شدگان اسفند ماه کانون مدافعان حقوق بشر نمانده است؛ چنانکه طی روزهای اخیر برخی از سایت ها و وبلاگ های وابسته به نیروهای امنیتی ایران کوشیده اند « شیوا نظرآهاری » را نیز به ارتباط با این سازمان متهم کنند و در این بین از تبلیغات برخی نیروهای نفوذی خود میان فعالین سیاسی نیز بهره می گیرند!
گفتنی است پس از اینکه در دوم اردیبهشت ماه سالجاری بازپرسی امنیت مستقر در زندان اوین با
«اخذ آخرین دفاعیات» از شیوا نظرآهاری اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات ۱۳ آبان و ۱۶ آذر» را به این فعال حقوق بشر تفهیم کرد، هیچگونه مدرکی دال بر ارتباط وی با سازمان ارائه نشده بود و از همین رو شهرزاد کریمان در واکنش به فضاسازی نیروهای امنیتی در این زمینه با اشاره به شایعه پراکنی و اتهام زنی برخی از رسانه های حامی دولت نسبت به دخترش می گوید :"هیچ سند و مدرکی مبنی بر ارتباط شیوا با سازمان وجود ندارد و متاسفانه کسانی که تریبون و فدرت دارند به خود اجازه می دهند هر اتهامی را متوجه دیگران از جمله فرزند من بکنند و ما نیز امیدی به هیچ محکمه ای نداریم که بتوانیم نزد آن شکایت بریم و شکایت مان را تنها نزد خدا خواهیم برد." مادر شیوا نظرآهاری ،وب نگار و فعال حقوق بشر همچنین می گوید "شیوا در حوادث پس از انتخابات برای دومین بار است که بازداشت شده است .دخترم همچنان روحیه ای کاملا قوی دارد و می گوید مشکلی برای تحمل زندان و انفرادی طولانی ندارد ،ناراحتی اصلی اش این است که چرا او را به سازمان منافقین وصل کرده اند .سازمانی که به قول مهندس موسوی یک سازمان مرده است و حالا مسوولان قضایی ما با نسبت دادن اتهام بی اساس ارتباط فرزندان ما با آنها ،این سازمان را زنده کرده و باردیگر بر سر زبانها انداخته اند" شیوا می گوید "من حاضرم زندان طولانی مدت را به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری و حقوق بشری ام در زندان بمانم و نه به خاطر انگ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق !"

۳.از سوی دیگر در روز 21 فروردین ماه سال گذشته و هنگامیکه محمد مصطفایی وکیل میلاد فدایی فعال دانشجویی دانشگاه آزاد تهران جنوب به دلیل طولانی شدن دوره بازداشت وی درخواست تبدیل قرار در جهت آزادی وی تا زمان برگزاری دادگاه را ارائه نمود دادستانی با تبدیل قرار بازداشت وی به وثيقه یا کفالت موافقت نکرده و به طور ضمنی دلیل این امر را وجود مدارکی جدید دال بر ارتباط وی با سازمان عنوان کرده بودند! این مساله نیز در حالی عنوان می شود که اتهام اولیه او «ارتباط با منافقین» بود که پس از مدتی به «تبلیغ علیه نظام» تبدیل شد و تنها مستند بازجویان میلاد فدایی در این خصوص ارتباط وی با پایگاه اینترنتی آژانس ایران خبر بوده است که آن نیز قابل اثبات نبوده و در این زمینه کارشناسان امنیتی به شکلی ویژه میکوشند با توجه به شرایط سنی فدایی، با تمدید بازداشت موقت وی را وادار به اعترافات غیر واقعی کنند و مستمسکی برای حذف و سرکوبی دانشجویان مرتبط با وی در اتحادیه تشکل های دانشگاه آزاد بیابند!

۴. در مجموع می توان گفت دایره اتهام زنی مسئولین و نهادهای امنیتی ایران علیه فعالین جنبش دانشجویی و تلاشگران دفاع از حقوق بشر در ایران به مرحله ای رسیده است که برای توجیه برخوردها و فشارهای بی حد و اندازه خود بر آنها و سرپوش گذاشتن بر فشارهای روحی و جسمی علیه این فعالین ناگزیر از ایراد اتهامات بی پایه ای چون * ارتباط با مجاهدین خلق * به آنان هستند و این به روشنی میرساند که همان میزان که اساس ایراد اتهام اغتشاش و براندازی به منتقدین سیاستهای نظام برخواسته از توهمات سریالی درباره بروز براندازی نرم وانقلاب مخملی بوده است، فضاسازی های جدید نیز ناشی از مضاعف شدن توهمات مسئولین امنیتی است و نمی توان برای ادعاهای جدید در این زمینه ارزش و اعتباری قائل شد؛ به ویژه که سوابق فعالیت های سیاسی نمونه هایی از افراد قرار گرفته تحت این اتهام به روشنی نشان میدهد که کسانی چون میلاد ابراهیمیان ، میلاد فدایی و شیوا نظرآهاری اساسا به دلیل اعتقاد به ضرورت تلاش برای صیانت از حقوق انسانی فعالیت در نهادهای مدنی و حقوق بشری را پی گرفته اند که تناسبی با اهداف و منش سازمان مجاهدین خلق نداشته است!
اما یک نکته را شاید بتوان در تناسب میان روش جدید نیروهای امنیتی ایران با نام گذاری سال ۸۹ توسط سید علی خامنه ای یافت که سال جدید را سال همت مضاعف و کار مضاعف نامیده بود: اگر ایراد اتهام فاله ای و تشدید فشار بر دانشجویان و فعالین حقوق بشری با بهانه ارتباط با مجاهدین خلق را نیز در راستای همت و کار مضاعف نیروهای امنیتی بدانیم؛ میتوان گفت سال ۸۹ سال برای نیروهای امنیتی ایران سال توهم مضاعف ، اتهام افکنی مضاعف است!
سمیرا نصیری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر